ابرار

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

گریه می کنیم همین!

13 مهر 1395 توسط زهره قاسمی

سال ها از صبح تا شب به سختی تلاش کرده بود. دست هایش پینه بسته و چهره اش در آفتاب سوزان، سوخته و پر چین بود. او این رنجها را به این امید تحمل می کرد که فرزندانش خوب درس بخوانند و به جایی برسند، اما فرزندان او، تنها کاری که می کردند «دل سوزی» برای پدر زحمت کش بود و بس! والبته از درس خواندن خبری نبود. هر روز به او و دستان پینه بسته اش نگاه می کردند، آه می کشیدند و گاه گریه ای می کردند؛ به امید آنکه پدر از آنها راضی و خشنود باشد. آنها خوشحال بودند که به یاد پدر و زحمات او هستند و گاهی برای قدردانی از او اشکی می ریزند، اما پدر، تنها و تنها با حیرت و حسرت نظاره گر این رفتار آنها بود و…

آری سر گذشت بسیاری از ما و امام حسین علیه السلام سرگذشت آن پدر و فرزندان خویش است .او برای حفظ دین به قربانگاه رفته و از جان و مال و فرزندان و همه هستی اش گذشته است و فقط از ما عمل صالح و بندگی خدا را طلب کرده است و ما فقط برای او گریه می کنیم !

 نظر دهید »
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

ابرار

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اخلاقی و تربیتی
  • دینی اعتقادی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس